بیشتر ما وقتی به ازدواج فکر میکنیم، معمولا تصور غلطی در ذهنمان چرخ میزند. ما فکر میکنیم که مرد ر?یاهایمان کسی است که در همان لحظه اول به دلمان مینشیند، حال و هوایمان را عوض میکند
احتمالا نخستین موضوعی که قبل از روبهرو شدن با خواستگار جدیدتان به آن فکر میکنید، پوشیدن یک لباس مناسب است و در لحظهای که در کنارش پشت میز نشستهاید هم تمام هوش و حواستان به ظاهر و نحوه انتخاب جملات است، اما دست نگهدارید.
برای آنکه از این قرارهای اول، سربلند بیرون بیایید، نیاز به شناختن گروهی از « نبایدها » دارید؛ کارهایی که نباید انجام دهید و حرفهایی که نباید بزنید. قرار نیست تا ابد در مقابل کسی که قرار است شریک زندگیتان باشد، خود را شخص دیگری نشان دهید اما باید بدانید که بعضی حرفها، خاطرات و کارها با قرارهای اول جور در نمیآیند و باید از هر طریقی که شده، پنهانشان کنید و تا روز مبادا آنها را در دلتان نگهدارید.
سعی کنید پینگ پنگ بازی کنید
همه ما دوست داریم از خودمان حرف بزنیم. انگار تنها موضوع جالبی که در دنیا وجود دارد، عادات، خواستهها و انتظارات خودمان است. اما این همان دامی است که ممکن است در نخستین برخوردهایی که با خواستگارتان دارید، در آن بیفتید.
بهجای اینکه بیوقفه خودتان را شرح دهید و با بیان کردن علایق و انتظاراتتان بخواهید او را با خود هم مسیر کنید، بگذارید او حرف بزند و هر آنچه در ذهن دارید را از کسی که قرار است همسر آیندهتان باشد، بپرسید. وقتی شما بیوقفه درباره خودتان حرف میزنید، نگاهی منفی نسبت بهخودتان در ذهن خواستگارتان ایجاد میکنید.
احتمالا در این شرایط، بعد از قرار او از پشت میز بلند میشود و در دلش میگوید که این نخستین و آخرین قرارش با شما خواهد بود اما شما که حسابی خودتان را ابراز کردهاید، از نتیجه این گفت و گوی یکطرفه راضی هستید و فکر میکنید همه چیز خوب پیش رفته است اما واقعیت این است که ارتباط، یعنی بیان کردن خود و فهمیدن دیگران. پس در جلسات اول گفتوگو مثل یک بازی پینگپنگ پیش بروید و همانقدر از خودتان بگویید که از او حرف میشنوید.
از قبلی ها حرف نزنید
شاید روزی مجبور شوید درباره خواستگارهای قبلیتان هم حرف بزنید. اما بهتر است تا زمان آن نرسیده، چیزی نگویید. در قرارهای اول با خواستگار جدیدتان، هرگز پای قبلیها را به میان نکشید. شاید بخواهید از بدیهای آنها بگویید و به اینجا برسید که چقدر از یک فرصت تازه خوشحال هستید اما این موضوع هم نمیتواند کمکی به شما بکند. همان طور که گفتیم، هر جملهای که بوی « خواستگار قبلی » از آن بیاید را نباید به زبان بیاورید.
مهم نیست که رابطه احساسیای میان شما و شخص دیگری بوده یا نه، مهم این است که قرار اول جای این حرفها نیست. اگر شما و خواستگارتان احساس کردید که میتوانید به یک آینده مشترک فکر کنید و به همین دلیل قرارهای بعدی را تنظیم کردید، ماجرا فرق میکند. اگر در روزهای بعد در مورد ارتباطات گذشتهتان از شما پرسید، میتوانید بگویید « آن آشنایی، درس بزرگی برای من بود و حالا من و خواستگار قبلیام، دیگر به آن روزها فکر نمیکنیم و هرکداممان، تنها به فکر آینده خود هستیم. »
فقط لحظه اول مهم نیست
بیشتر ما وقتی به ازدواج فکر میکنیم، معمولا تصور غلطی در ذهنمان چرخ میزند. ما فکر میکنیم که مرد ر?یاهایمان کسی است که در همان لحظه اول به دلمان مینشیند، حال و هوایمان را عوض میکند و در یک لحظه تمام ناامیدیمان از پیدا کردن چنین مردی را به امید بدل میکند. شاید شما هم فکر میکنید میان شما و مرد زندگیتان در همان لحظه اول باید یک جرقه عاطفی زده شود و چنین کششی به قرارهای بعدی و در نهایت ازدواج منجر شود اما اشتباه میکنید.
شما برای خوشبختی به شاهزاده ر?یاها نیازی ندارید و قرار نیست یک عمر با یک نگاه اسرارآمیز عاشقانه زندگی کنید. بلکه قرار است کنار مرد محکم و مستقلی زندگی کنید که میتواند در سختترین روزها هم در کنار شما باشد، درکتان کند و پابهپایتان پیش برود.
رختچرکها را دور بیندازید
همه ما در زندگیمان رختچرکهایی داریم. منظورمان همان اشتباهها، خاطرات آزاردهنده و لحظههایی است که ترجیح میدادیم هیچ وقت اتفاق نمی افتادند. خب، ما انتظار نداریم که در زندگی شما چنین مسائلی پیش نیامده باشد، فقط میگوییم حالا که وقت ازدواجتان رسیده، باید رختچرکهایتان را پشت در بگذارید و بهجای فکر کردن و عذاب کشیدن، برای فراموش کردن روزهای گذشته انرژی بگذارید.
همسر آیندهتان را شریک این خاطرات نکنید و اگر به دلیل برخی اتفاقات گذشته هنوز متاثر هستید و عذاب میکشید، این عذاب را وارد زندگیتان نکنید. دوره نامزدی فرصت خوبی است تا بتوانید از آنچه پیش از این در زندگیتان بوده، عبور کنید و با یک شروع تازه، برای یک زندگی موفق آماده شوید. زندگیای که قرار نیست این بار رختچرک دیگری برای آینده شما شود.